یک ساعت تمام صحبت می کند من هم فقط گوش می دهم
از زنها می گوید
اینکه فمنیستها چقدر احمقند
اینکه دموکراسی چیست
اینکه ایران دیگر جای زندگی کردن نیست
اینکه حالش از حجاب به هم می خورد
فکر می کنم خوب هست که حداقل حجاب وجود داره مگر نه بیشتر از زنها متنفر می شدم
جایی دیگر هم کسی می پرسد دوست داشتن خوب است ؟
توی دلم می خندم ...
می خواهم چیزی بگم
نمی گم
خب حتما برای اون خوبه
می گن که فربد
تو مگه بچه با ادبی نبودی
چرا به حرفای کسی گوش نمی دی
چرا وقتی یکی حرف می زنه سرت تو لاکه خودته؟
احمقها نمی دونستن کسی رو دوست دارم که ...
پ.ن : میشه یه کم هیجان ؟