Bôa -Duvet Blog
دست نوشته های یه دامپزشک
روح وقتی می شکند ، می شکند ...
Belle And Sebastian - Another Sunny Day
Name : Another Sunny Day
Artist : Belle And Sebastian
Album : The Life Pursuit
Year : 2006
Time : 4.3 min
High Quality : 5.57 mb
Low Quality : 1.85 mb
My Rank : 2.9
Other Rank : future !

***

خب ... ! این آهنگ رو تازه خودم پیدا کردم و اینکه گروه زیاد معروفی نیست و بقیه کارهاشم خیلی معمولی هستش . ولی من از اینجور آهنگا هم خوشم میاد . خیلی ساده هستش ! نیست ؟ و اینکه هیچ چیز قابل توجهی نداره جز اینکه آهنگ خوبیه . راستی ! امتیاز رو از پنج می دم . اگه حوصله داشتید خودتون هم امتیاز بدید ...
پسر دستانش را در هم قفل می کند و کمی به خود می پیچد . هوا به نظرش کمی سرد است . از بالا به پایین نگاهی می اندازد و نیش اش باز می شود . سکه ای در می آورد و در تلفن می اندازد .
الو ...
سلام ...
اوه ! تویی !؟ کجایی ؟
من ؟ خب ، اینجام ... ( چند لحظه ساکت می شود و ... ) خب ، 3 دقیقه وقت داری تا من رو منصرف کنی ... شروع کن !
1 . اول اینکه نمردیم عطسه گربه هم دیدیم !
2 . دوم اینکه گربه ای که سه پا داره و گربه ای که یه پا نداره با هم فرق دارن ... شوخی نمی کنم . جدی می گم .
3 . سوم اینکه گریه دار ترین کار دنیا اینه که موهای بلندت رو جلو چشت کوتاهه کوتاه کنن .
4 . تابستان به چه می گذرد ! خب معلوم است ، به بطالت !!!
5 . عادت دارم پستهای لوسم رو پاک کنم ... خب ...
6 . سعی می کنم آهنگ های خوبی بذارم و در موردشون یه کم هم توضیح بدم ... دو کیفیته خواهم گذاشت و اینکه همه چیز گوش می دم و فقط به شرط اینکه گروه خوبی باشد و رپ و تکنو و ایرانی و عربی و ترکی و هندی و ... نباشد .
7 . خیلی دوست دارم آهنگی از خودم بذارم ... شده حتی فقط ( شاید ! ) یک ریتم .
8 .بلاگر هم پرو شده ! فکر می کنه من کورم !!!
9 . داشت یادم می رفت ! مرسی آلمان !!!
فربد ؟
والا چی بگم !
آیا نوازندگی هنر می خواهد ؟
نه !
where is my mind ?
With your feet on the air and your head on the ground
Try this trick and spin it, yeah
Your head will collapse if there's nothing in it
And you'll ask yourself
Where is my mind? Where is my mind? Where is my mind?
Way out in the water, see it swimming
I was swimming in the Caribbean
Animals were hiding behind the rock
Except for little fish
When they told me east is west trying to talk to me, coy koi
Where is my mind? Where is my mind? Where is my mind?
Way out in the water, see it swimming
With your feet on the air and your head on the ground
Try this trick and spin it, yeah
Your head will collapse if there's nothing in it
And you'll ask yourself
Where is my mind? Where is my mind? Where is my mind?
Way out in the water, see it swimming
With your feet on the air and your head on the ground
Try this trick and spin it
*
*
*
خب اگه گفتید این ماله چه آهنگیه ؟ خب معلومه دیگه ! Where is my mind هستش ! و اینکه ته fight club هم این آهنگ رو می ذاره ! فقط نکته قابل توجه اینه که pixies سازنده این آهنگه و placebo اون رو کاور کرده ! و نکته قابل توجه تر اینه که آخر fight club گروه اصلی آهنگ رو اجرا کرده نه placebo ... و اینکه من اجرای pixies رو بیشتر دوست دارم !
پ.ن : به مختون فشار نیارید ! مخاطب این پست یه نفره ...
توهم
تولد !!! تولد !!! تولدت مبارک ! مبارک ! مبارک ! حداد جونم مبارک ! بیا مجلس رو فوت کن که صد سال زنده باشی !
آقایون !!! آقایون !!! ساکت !
پ.ن : کلاه شیپوری فراموش نشود !
پ.ن : توهم سخت فهمیست ! استادمان بعد از 1 ماه گرفت ! چه رسد به کور کچلانی چون شما !
چند می گیری پول بگیری ؟
پ.ن : حالا جدا از شوخی ، چند می گیری این توهم رو از من دور کنی ؟
می دونی چیه ؟ من هم آدم نیستم ... چون من هویجم ! هویجم خب گیاهه ! دیدی آدم نیستم ... !
پ.ن : این کیلینزمن تی شرت بلندتر نداشت بپوشه ؟
پ.ن : چیزی رو که شروع کردم ... تموم می کنم .
1
از همان موقع که مردم به جای لامپ های زرد ، شهر را آبی کردند ، شروع شد . شروع شد حرکت مهاجمان زندگیم ... که شروع کشیدن خط هایی به دور شهر و زنگ خطرها که صدا می کردند صدا می کردند . که من باید می رفتم به هر دلیل ... به هزار دلیل ... و نفهمیدیم که خودم رفتم یا شما مرا بردید . مهم این بود که رفتم . در جنگلی گرد شهر شما . جنگل تاریک است ، سرد است و خوی درنده می خواهد ... مرد می خواهد ...
دو خط سیاه می کشم دور چشمم و اونوقت می شم همون چیزی که هستم ... یک گرگ یک گرگ یک گرگ نه یک آدم .
باغچه ای می خواهم ، که در آن بکارم ، علفهایی را ، که بیارزد شرف اش ، به همه گلهای شما ،
گرما می کشد می کشد , باکتری ها را , مرا
پ.ن: حرف هایم تمام شده ... چه کنم ؟ ساکت شوم ، ببندم ، یا حتی ساکت هم نشوم ... بنویسم بنویسم بنویسم
چیز پنهان کردنی می بینی ؟ هان ؟ من که نمی بینم ...
پ.ن: ای وای ! حواسم نبود که شما هام دارید می خونید ... بی خیال ! جدی نگیرید ...


ببخشید ولی باید یه چیزی رو اعتراف کنم ... توی کل راه یه کفشدوزک پشتت بود . خجالت کشیدم که ...

آدم همیشه تشنج داره ... وقتی با کسی حرف می زنه ... وقتی با کسی میره بیرون ... نمی تونه راحت باشه ... چون بقیه ازش نمی خوان که هی تو ! راحت باش ... هر چی می خوای بگو ... تهش هم بگن که چرا عصبی هستی ؟ چرا با دیگران نمی جوشی ؟ چرا از دیگران متنفری ؟ چرا می خوای که اونها همه شون بمیرن ؟ چرا می خوای ما بمیریم ؟ ... و باید بگم که بد چیزیست که توی عمرتون یک لحظه هم نباشه که با کسی آروم بگیرید ... و راحت باشید و خودتون باشید و نترسید !
پ.ن: نفهم تر از اونی هستید که بفهمید ...
اعتراف
به خدا قسم ... تا حالا خواهر به این خنگی نداشتم !
امتحانام تموم شد و بله ! بروم خوابی زمستانی کنم ...
پ.ن: هوی ! آشغالا ! دیگه نه من ریخت نحس شما رو می بینم و نه شما ریخت نحس من رو ...
I & YOU
هی ! آقای خواننده ! من و تو سر تا پایمان با هم فرق می کند ... گفتم که بدانی .
والا اگه نظر من رو بپرسید ، خب می گم گیلاس !
آقا ! بازیکنام قبول ، داورم قبول ، مربی هم قبول ، گزارشگرم قبول ، تماشاچی هم قبول ، تویی هم که تو خونت فوتبال رو می بینی قبول . حالا این وسط منتقدا و تحلیل گرا و مفسرا چی می گن ؟
پ.ن: حالا اینام اصلا جهنم ! روز قیامت رو بگو که مثلا خدا ازینا می پرسه که " ای بنده ! عمرت را به چه گذراندی ؟ " اینام می گن " تحلیل فوتبال ایران ! " آی خدا بخنده ... آی خدا بخنده ... آی خدا بخنده !
caution
سه تار ساز دخترانه ای است . پسری که سه تار می زند شخصیتی دخترانه دارد . یکی از خصوصیات شخصیت دخترانه ، علاقه به جنس مرد است . پس پسری که سه تار می زند همجنس باز است !
ببینم ! تا حالا فکرش رو کردید که بچه سرخپوستا چی بازی می کنن ؟
ما مردا ( بر وزن ما آدما ... ما بچه ها ... ما بامزه ها... ما نیمرخیا ! ) عموما بعد از یک سنی خرفت می شیم ! نمی دونم تا حالا آدم خرفت دیدید یا نه ... اگه ندیدید یه روز ساعت 6 صبح از خونه بیاید بیرون و یه راست برید میدون انقلاب یا ولی عصر ... توجه کنید که زنها هم خرفت می شوند ولی به ندرت . چاقی زیاد و پایین بودن سرعت توی صحبت کردن ، نشونه های یک زن خرفته ! خیره موندن طولانی و کندی در حرکات بدنی هم نشونه های یه مرد خرفته ! بعد نکته اساسی این قضیه اینه که اینجور آدما ساعت 6 صبح توی میدون ولی عصر یا انقلاب چیکار می کنن . هان ؟!
پ.ن: حالا اگه بخوای یه کم روشن فکر بازی در بیاری باید بگی اینجور آدما اصلا باسه چی زنده ان ؟!
جدا از خنگی شما و بامزگی من ، اگه گفتید سه رنگ آبی و سفید و قرمز یادآور چیه ؟
لگو لگو لگو
آقا اصلا قبول که وبلاگ جای این حرفا نیست و چه می دونم ، اینجور چیزا جواد بازیه ولی خداییش
آلمان
آلمان
آلمان
عشق نه آنقدر حقیر است که بین حیضی یک زن و مرد خلاصه شود ... و نه آنقدر همگانی که هر دختر 15 ساله پرشین بلاگی دم از آن بزند ... و آنقدر محترم که باید در برابرش چاک دهن را بست ... می فهمی که ؟
بدم می آید از تآتر های رشیدی که تنها مساله اش افتادن یک مرد بر یک زن است آن هم در نهایتش ، بعد از هزار جور لاس زدن و قرِ کمر و شاشیدن به هم و ... تازه ! لهجه گند اصفهانی رو هم اضافه کنید ... آخ من حرص می خورم حرص می خورم حرص می خورم...
real nightmare
حوله ام رو برداشتم و رفتم توی حموم ... همه چیز سبز بود ... مثل تو ... نه مثل من که رنگش همیشه آبی باشد ... تلفن رو برداشتم ... زنگ زدم . زنگ زدم . زنگ زدم . جواب نمی دادی . جواب نمی دادی . جواب نمی دادی . گفتم پس مثل همیشه ... صدای خواهرم رو شنیدم که می گفت اگر بفهمد دیوانه می شود ... اگر بفهمد خوابش تمام می شود ... زندگی اش تباه می شود ... می میرد می میرد می میرد . وحشیانه وحشیانه بیرون آمدم . کسی حتی جرات نگاه کردن را نداشت ... بر من ... سست شدم . پاشیدم از هم . گفتم مرده ؟ گفتند ... گفتم کجاست ... او بدون من نمی میرد ... ما با هم می رویم ... حداقل من با او می روم . گفتند ... نه فریاد زدم نه جیغی کشیدم . بر زمین افتادم ... جمع شدم . جمع شدم و مثل همیشه آرام آرام همه جا را خیس کردم . همه جا را خیس کردم که داد زدم داد زدم ولی تو ... بدون خبری رفته بودی ... مرده بودی ... تنها ... بدون اینکه اجازه دهی که حد ممکن ... شاید در میان مرگ خون جفتمان بر هم بریزد و فقط لحظه ای ... وای ! تو تنها مرده بودی .