بعضی وقتها به خودم قول می دهم که مثل کوه باشم ... بعد خنده ام می گیرد و فکر می کنم اگر حافظه ام از دستم برود چه ؟ ممکن است روزی ببینمش و بگویم که هی شما ! من شما را دیده ام ... شاید در خواب .
با مادرش هماهنگ کرده ام . یاد خنده اش که میافتم همه چیز رو فراموش می کنم . میروم در خانه شان . من رو می بیند حتی سلام نمی کند ... می پرسد به تو هم خوش می گذرد ؟ می گم به شما چی ؟ لبخند می زند یعنی آره . دستم را می گیرد . مجبورم خودم را کمی خم کنم . خب دوست دارد دستم را بگیرد . امیرحسین کوچک شاد است . همیشه شاد بوده . اصلا کاری به هیچ چیز ندارد . در راه زیاد حرف نمی زنیم . جفتمان سکوت رو ترجیح می دیم . کنار هم می شینیم رو به روی آب . فکر می کنم از چیزی ناراحت شده . نمی تونم نگاهش کنم . می پرسه تو از چیزی ناراحتی ؟ نگاهش می کنم . نمی خندد . موهایش را به هم می ریزم و می گم نه ...
بعضی وقتها زندگیتان دو تیکه می شود . نه اصلا یک تکه می شود . تکه ای اینور مرز و هیچ هم آنور مرز . شاید رسمش باشد که تا ابد دزدانه رد شوم از این مرز . خانه ات را نگاه کنم ، از دور . بفهمم که امروز هم روشن است ... همین .
امیرحسین رو از یک و نیم سال پیش می شناسم . خب اگر برای اولین بار اون رو ببینید ممکنه بگید چه بچه با نمکی ... ولی ممکنه بعد از چند دقیقه حرف خودتون رو پس بگیرید . چون احتمالا جواب سلام شما رو نمیده ! خب حقم داره . به نظر اون به کسی که آدم نمیشناسه نباید سلام کرد ... بین خودمون باشه ولی من هم باهاش موافقم ! در کل از خندیدن دیگران زیاد خوشم نمیاد ، چون خنده شون همیشه کثیفه . فکر کنم که از خنده چند نفر خود من هم شاد می شم ... خب یکیشون امیر حسینه ! حاضرم هر کاری کنم که یه لبخند بزنه . امیرحسین من رو میشناسه و همیشه به من سلام می کنه ! نمی دونم چرا نمی خوام بگم ... ولی اون یه عقب مونده هستش . آدم آشغالی مثل شما ممکنه فکر کنه امیرحسین بچه خوشگلی نیست و دیگه نمی شه اون رو دوست داشت . خب خدمت شما باید بگم که نه . اون عقب مونده محیطی هستش . من هیچوقت دلم به حال هیچ عقب مونده ای نسوخته جز عقب مونده محیطی . خب اونها مشکل ذهنی و بدنی ندارن . فقط به علت گه بودنه ( واقعا گه ) مادر و پدر آموزش کافی ندیدن و تحت شرایط محیط از بقیه بچه های همسن خودشون عقب موندن . امیرحسین الان 8 سالشه . و یه مادر پیر داره . اون بچه خیلی باهوشی هستش ولی باز هم یه عقب مونده هستش . چند وقت پیش بود که شنیدم مدرسه عادی قبول شده . خیلی خیلی خوشحال شدم و براش یه کادویه درست حسابی هم خریدم ! اون نمی دونست که چرا انقدر بقیه خوشحالن ولی انقدر خوب بود که از خوشحالی دیگران خوشحال بشه . امروز فهمیدم که امیرحسین دیگه اون مدرسه نمیره . برای چی ؟ مادر عوضیش گفته حوصله کارهای اون رو ندارم و ترجیح می دم اون بره مدرسه استثنایی . آرزو می کنم که همچین مادری هر چه زودتر بمیره . اصلا نمی دونم چی بگم . خدا کنه امیرحسین دوباره بر گرده مدرسه . پ.ن : این پست رو برای خودم گذاشتم ... و امیرحسین .
Name : Last Train Artist : Travis Year : 2001 Album : The Invisible Band Time : 3:17 min High Quality : 4.52 mb Low Quality : 3.10 mb My Rank : 4 Lyric site
Name : Let Me Know Artist : Yeah Yeah Yeahs Album : Gold Lion Time : 3:31 min Low Quality : 1.60 mb My Rank : 4 Lyric site
خب من زیاد از خواننده های زن خوشم نمیاد . ولی از دو سه تاش هم خیلی خوشم میاد . یکیش همین گروهه و یکی دیگه هم Portishead هستش . خب از bjork هم خوشم میاد ولی ای کاش یه کم آدمتر بود . ولی جدا ازینا ... همیشه گروه های سه نفری خوب هستن .
آقای نجات ایران ... ! تو رو خدا اینقدر به من میل نزن ! من اگه بخوام تو فقر و قتل و اعدام و حجاب و رژیم و نفت و آخوند زندگی کنم باید کیو ببینم ؟! پ.ن : پستی دیگر می طلبد ( اَی ! ) ولی من کور هارو خیلی دوست دارم . مخصوصا اگه لباساشون درست حسابی باشه . ببینم ... بین شما کور پیدا میشه ؟
Name : cold light Artist : out-of-life.blogspot.com Time : 1:27 High Quality : 1.28
***
نمی دونم چرا این رو گذاشتم اینجا ! حوصله ام سر رفته بود گفتم برای خودم یه ریتم بزنم ! خب می دونید این مواد خام هستش و به هیچ وجه آهنگ نیست و نمی دونم شاید چیز بدی نباشه . ولی باید اضافه کنم که گیتار ارزون , کیفیت ضبط بسیار پایین و سیستم صوتی ضعیف همه دست به دست هم میده که صدا انقدر بد جلوه کنم . بابا اصلا می خواین گوش ندین ! چقدر بی جنبه هستین شما ...
گیریم که این اعتراضا ثمر بگیره ، اینا حجاب رو بردارن ، نماینده های زن 50 تا شه و من جای زنم ظرف بشورم ... اخه بنده های خدا ! حالا این مردا چه گلی به سر ما زدن که شما ها چی !؟ پیرمرد گفت .
پ.ن : حالا اگه فکر می کنید که من یک لبخند جنتلمنانه زدم و برگشتم از حقوق زنها دفاع کردم ، باید بگم غلط کردید ! خب منم تو جناح پیرمردم !
از پدر و برادرم متنفرم . و نمی دونم . دو سه تا خوردم تا کمی آروم بشم . همه چیز مثل آب می مونه . دوست داشتم خاطره هایم ... آینده ام ... و حالم ، همگی با هم در لحظه نابود می شدند . می دونید . دو دسته هستن . اکثرا فکر می کنن من آدم بیش از اندازه بی احساسی هستم . و یه سری هم فکر می کنن که من خیلی آدم خوبی هستم و خیلی احساسی . دسته اول رو بیشتر ترجیح می دم . چون دسته دوم وقتی اون حرفا رو می زنن که ... بی خیال . یه جورایی مثل تحقیر می مونه . مثل اینکه مثلا می خوان بگن حیوونکی ... تو هم شاد باش ... عجب آدم مهربونی ! حالا خری مثل شما ممکنه که فکر کنه تعریفم کردن ازم ... بعضی واقعیتها وجود دارن ولی خوب نیست که هی اونهارو تو سر این و اون زد . می دونید چیه ... من می خواستم بگم که خوشم نمیاد دیگه ادای آقای مرفه بی درد رو دربیارم . خودت که می دونی ... من این نیستم ...
Name : protégé mo Artist : placebo Album : Once More With Feeling & Soulmates Never Die - Live In Paris Time : 3:17 min High Quality : 3.1 mb Low Quality : 1.48 mb My Rank : 3.6 Lyric
***
خب کر که نیستید ! داره فرانسوی می خونه و اینکه چقدر من بدم میاد از هر چی فرانسویه ! جزو بهترین کارهای placebo نیست ولی خوبه . نمی دونم چرا ولی دقت کردین هر چی گروه خوبه انگلیسی هستش ؟ دیگه چی بگم ؟ آهان ... background vocal این آهنگ هم مزخرفه . همونی که صداش بم هستش . حال آدم رو به هم می زنه ! راستی ... کلیپش هم خیلی مزخرفه ...