کیفت را میاندازی روی دوشت و زندگیت را یکبار دیگر ورانداز میکنی. وقتی که از خانه میزنی بیرون دیگر به خیالت ادامه نمیدهی، صاف برمیگردی سر جای اولت، روی مبل تنها با کتابت. ولی خیال دست بر نمیدارد، آرام آرام از زندگی قبلیش فاصله میگیرد و از شهر خارج میشود. توی کیفش توان چند روز زنده بودن را همراه دارد. هر چه باشد وقتی کیلومترها از شهرتان دور میشوید آدم دیگری میشوید. کسی که زندگیش را دوبار شروع کرده. ولی فکر نکنید منظورم آدمهاییست که با هر سخنی دنیای جدیدی را کشف میکنند و بزرگترین دلمشغولیشان داشتن حساب هزاران دوره زندگیشان. نه، از این فکرها را نمیتوان در مورد او کرد. کسی که حالا هزاران کیلومتر از ما دور است و آخرین امیدش به خداست. اگر خدا او را بشناسد کاری خواهد کرد، خودش را نشان خواهد داد، و یا، غذایش کفایت چند روز.
همین چند روز پیش بود، وقتی بیدار شدم. به این فکر می کردم که خداحافظی چه چیز مسخرهایست. هیچوقت تعادل نداره. یا حالت رو میگیره یا کلی بهت حال میده. خود شما هم درک میکنید چه حس خوبیست خداحافظی کردن با کسی که حوصله صداش رو ندارید. طرف مقابلتون شاید 1 ساعت حرف بزنه و شما یک دقیقه هم یه حرفش گوش ندید. لذت خوبیست که کلماتش روی هوا بخشکد، بدون هیچ معنی مشخصی. فکر کنم یکی از لذتهای ابدی من باشه، از بچگی که صدای حرفهای درهم بقیه رو با دو انگشت روی لاله گوش، میشد قطع کرد، وصل کرد، قطع کرد...
تا همین الآن که عادت کردم به صداها توجه کنم نه کلمات. ولی مشکل من همین یک کلمه هست. خداحافظ، یا حتی من میرم. یا، چه چیز مزخرفی... انگار اینها وجود دارند فقط برای حالگیری... باور کنید لذت هزار بارش به تهی بودن یک بارش نمیارزه. خداحافظ، خدا حافظ، فعلا، پس تا... عجب چیزی.
نمی دونم کسی بین شماها هست که این آهنگ رو بشناسه یا نه ، ولی باید بگم که زمان ما (!) خیلی ها این آهنگ رو می شناختن و حتی خیلی هم دوست داشتن . تقریبا همه یادشون رفته که یه مدت Iron Maiden چقدر توی ایران معروف بود . ولی نمی دونم چی شد که بعد یه مدت منفور شد ! البته هنوزم هستن کسایی که دوستش داشته باشن ولی اغلب توی ایران از این گروه بدشون میاد . یه موقعی شنیدم که سبک گروه ترش متال هستش ولی بعدا دیدم که نه ! یه سبکی هست یه اسم موج نو متال انگلیسی که تقریبا میشه گفت که مشهورترین گروه با این سبک Iron Maiden هستش . خدایا ، من رو از دست این هست خلاص کن ! خیلی خلاصه در موردشون توضیح می دم . شما شکل معمول متال رو در نظر بگیرید ، خب ، حالا کلی مایهی انگلیسی بودن توش بچپونید و تیزی و خشن بودن سبک متال رو هم ازش بگیرید و تا می تونید شادی بریزید توش میشه چه ؟ Iron Maiden ! . اگه به من بود این گروه رو جزو متال حساب نمی کردم چون فقط ساختار اون را داره و فقط همین و هر کسی گوش کنه ممکنه نفهمه که این گروه متاله ! در مورد افرادش باید بگم که یکی از بهترین خوانندهها و همچنین یکی از بهترین بیسیتا رو این گروه داره . اونایی که یه کم آشنا هستن می دونن که بوریس دیکینسون چه خوانندهایه ! از ویژگی های صداشم یکی خودِ صداشه و اینکه به شدت از لرزش صدا استفاده می کنه . در مورد بیسیتشم باید بگم که تو دنیا حتی یک نفرم سبکش مثل اون نیست و ساز اصلی گروه هستش ! تقریبا تنها گروهی که ساز اصلیش بیسه ! و اینکه درام خوبی هم داره و گیتاراشم من دوست دارم ولی کلا چیز خاصی نیستن . این آهنگم جزو معدود آهنگایی هست که غمناکه . شعرشم من خیلی دوست دارم . کیفیت کم رو هم گذاشتم که آشنا بشید و اگر کسی خواست می تونه بهم میل بزنه و کیفیت اصلی رو بگیره . در ضمن ! Iron Maiden جزو گروهایی هست که برای خودش یه مرامای خاصی داره ، و یکیشم اینه که اصلا تو آهنگاشون پل ندارن !!! نمونه هم دقیقه 3:38 و در آخرم بگم که خیلیها مثل من از این آهنگ کلی خاطره دارن هر بار می شنون یه جوری می شن ... اگر آهنگ رو هم نگرفتید شعر رو بخونید ، قشنگه ...
می خواستم بگم که … آدم با محافظه کاری به کثافت کشیده میشه . منظورم اینه که کسی که محافظه کاره هیچوقت خوشبخت نمیشه و اگه هم بشه یه خوشبخت عوضی میشه . ولی کسی که توی زندگی کارهای گنده تر از دهنش می کنه ممکنه واقعا چیز خوبی از آب در بیاد . خلاصه حرفم اینه که با بیغ بودن تهش یه عوضی می مونین . حالیتون شد ؟ دِ نشد …